شمار بچههایی را که به دنیا آورده، نمیداند، اما میداند که خیلیها «مادر» صدایش میکنند. این مادر طوبی تربتی است؛ قابله هشتادودوساله محله رضائیه که هنوز سرزنده است و حرفهای شنیدنی بسیاری دارد.
محله رضائیه با 50هکتار وسعت، جزء ده محله کوچک مشهد است. این محله که در فاصله کوتاهی تا بارگاه منور رضوی قرار دارد، از قدیم به خاطر نزدیک بودن به حرم مطهررضوی یکی از محلهای مورد علاقه سکونت زائران و مجاوران بوده و به همیندلیل بعد از انقلاب رضاییه نامیده شده است. بخشی از این محله در گذشته حسینآباد قائنیها نام داشته است.
دورهمی انجمن ضایعه نخاعیهای مشهد نبش خیابان وحدت۶ در محله رضائیه است؛ جایی که معلولان ویلچرنشین از نقاط خیلی دور و نزدیک میآیند و با دیدار یکدیگر دلتنگیهایشان را کمرنگ میکنند.
حسین طلوع صادقزاده میگوید: کارگاه قالیبافی پدرم در خانه بود و ما بچهها باید همگی به او کمک میکردیم. من تا سال چهارم دبیرستان نصف روز قالیبافی میکردم و نصف روز مدرسه بودم.
روزهای آخر بود که یک روز گلولهای از کنار صورتم رد شد و زخم کوچکی برداشت. به گوش چهارتن از بچههای هممحلیمان رسیده بود که محمد ترکش خورده است. آنها ۱۰ روز زودتر از ما ترخیص شدند و وقتی به محله رفتند، خبر شهادتم را به خانوادهام رسانده بودند.
خاندان برزگر، ملاکان و زمینداران بزرگی بودند که زمینهای اطراف را دراختیار داشتند. آنها این زمینها را وقف ساخت مدرسه کردند.
محله رضائیه حدود ۳۵ شهید دارد که گویا بیشترشان نوجوان و جوان بودند. سیدعلی طاهریان یکی از رزمندگان رضاییه از غیرت نوجوانان و جوانان میگوید.
محمدرضا تقیپور میگوید: متأسفانه عملیات ما لو رفت و از ۲۲۷نفر فقط ۲۷نفر زنده ماندیم که از این تعداد حتی یکنفر هم سالم نبود.